گوی

1.
به‌نظرم یکی از تصورات غلطی که برای خیلی از ماها ممکن است به وجود بیاید، تصور کتابخوان بودن است. آزمایشش هم سخت نیست. لیست کتاب هایی که خواندیم را اگر ردیف کنیم، متوجه می شویم نه تنها در رشته خاصی مطالعات خاصی نداشته ایم که حتی کتاب های افراد خاص را هم خیلی نخوانده ایم و حتی تر که کلا تعداد کتاب هایی که مطالعه کرده ایم آن چنان نیست. 

 

2.
فکر، ماده خام می خواهد. وقتی ماده خامش تامین نشود، یا از جای نادرست تامین شود، خب... شما به جای لپه در قیمه سنگ بریزی چه می شود؟! آفرین! می شود ملات برای ساخت و ساز ساختمان. 

 

3.
نه ما! همان هایی که در کتاب فروشی ها کار می کنند. نویسنده و استاد و معلمش هم. کتاب کلا غریب است در بین ما. 

 

4.
و ضربه می خوریم! از کمبود مطالعه ضربه می خوریم. نه تاریخ می دانیم، نه اطلاعات عمومی مان قوی است، نه اطلاعات خصوصی مان! تنها وجه قوتی که داریم اعتماد به نفس ناشی از مطالعه سه چهار پنج ده جلد کتابی است که خوانده ایم. که البته وجه ضعف است. خودمان نمی دانیم.

 

5.
به تجربه فهمیده ام من هم باید حرف خودم را بزنم. نه اینکه پشت پا بزنم به سنت ها و فهم بقیه ولی من هم بالاخره فهمی دارم و عرضه می کنم. حالا قبول کردند کردند و نکردند هم نکردند. من حرف شان را در ترازو می گذارم و می سنجم. امیدوارم آن ها هم. حرف بقیه که خیلی می شنوم این است که مطلب را هضم کن و بعد برو سراغ کتاب بعدی و اینکه انسان یک کلمه بفهمد بهتر از این است که هزار کلمه نفهمد. من این سمت ضمن تایید حرف عزیزان باید بگویم که درصدی از فهم مطلب به کمیت مطالعه هم ربط دارد و اصلا همه فهم در همین نقطه اتفاق نمیفتد و در مدارج عالیه است که برخی مطالب سافله درک می شود. تو تا ضرب یاد نگیری، جمع را هم خوب نمی فهمی. ضرب است که جمع را برایت نهادینه می کند. و در کثرت مطالعه است که مطالب قبلی هضم و نهادینه می شود. این نظر من است. البته که نظر سایرین هم محترم است. 

 

6.
حالا نمی خواهد کتاب های از اولِ زندگی را بشمرید. همین بعد از عید را بشمرید کفایت می کند. چند تا بودند؟! در چه زمینه هایی؟! 

 

7.
خب... دستانم بالاست. اعتراف می کنم. با همه ادعا و دم و دستگاهی که برای خودم به هم زده ام، وقتی آقا می گفتند که دلیل؟! تجربه! خیال می کردم تجربه برجام را می فرمایند. الان سرم را پایین می اندازم و می گویم تجربه 32 به بعد را می گویند. همه ی ماجرای ایران بعد از ورود جدی آمریکا به آن. خب شاید شما متوجه این نکته شده باشید! خوش به حال شما. من متوجه نبودم. همه ش توی ذهنم برجام می چرخید. ولی آمریکا توی هر مذاکره ای به ما ضربه زده. «دلیل؟! تجربه» همین را می خواهد بگوید. احاطه به تاریخ است که داد و بیدادهای قبلی آمریکا را در ذهن می آورد و انسان راحت می گوید که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. 

 

8.
قرار کتاب خواندن نگذاریم، نمی خوانیم. مطمئنم تقریبا. خب... قیمه را هم به ملات تبدیل می کنیم.

 

9.
قرار و عهد گاهی با خود است و گاهی با دیگران. می دانم فصل امتحانات است. می دانم هزار و یک مشکل هست. ولی الان شروع نکنیم پس کی؟! باید کتاب خواند... 

نظرات  (۵)

سلام
مورد ۵ خط آخر، موافقم... خودمم همین مدلی ام. مثلا کتاب های شهید مطهری که دارم میخونم پیش اومده بعضی مطالب تکرار شده تو کتاب های مختلف. از این تکرار بدم نمیاد هیچ استقبال هم میکنم چون برای منی که تند میخونم و اهل دوبار خوندن کتاب ها نیستم همین تکرار باعث میشه مطالب ثبت بشه تو ذهنم.
خیلی وقت پیش یکی از کتابام امانت داده بودم به یه بنده خدایی، می‌گفت دفعه دوم یا سومه داره میخونه و ازش نکته برداری می‌کنه که استفاده کنه، دست به قلم هم بود، الکی نمی‌گفت. واقعا دمشون گرم اونایی که میتونن اینطوری با دقت و چند بار بخونن.
منی که تند میخونم و میرم آیا بی فایده بوده؟ به نظرم نه و یکی از دلایلش اینه که وقتی سوالی ازم پرسیده میشه و جواب میدم متوجه میشم مدل استدلالم تأثیرگرفته از مطالب مثلا شهید مطهری یا سخنرانی بوده که گوش دادم.
پاسخ:
سلام
خود شهید مطهری چند جایی در مورد روش مطالعه صحبت می کنه که مثلا دور اول اینجوری و دور دوم فلان و ... . من همیشه با خودم گفتم ماشاءالله حوصله! من یه مطلبی رو عینا دو بار بخونم خیلی اذیت میشم... ولی حالا به قول شما بیان جدید یا توی یه ساختار جدید خیلی بهتره...

صفر و صدی نگاه نکنیم همینیه که شما می فرمایید. که آدم با استمرار کم کم رنگ می گیره از نوشته هایی که می خونه...
قسمت لذت رو اگه بگیریم از کتاب، عملا خوانش کتاب به شدت پایین میاد و ضرر می کنیم... برای همین گاهی یادداشت هم لازمه و هر چی فشار میارم به خودم می بینم حوصله ش نیست رها می کنم و به ادامه مطالعه می پردازم! تا حوصله ش بیاد یا نیاد...
مطلب گاهی از دست میره ولی یه گوشه مطلب از دست رفتن بهتر از اینه که کلا دیگه کتاب نخونی...

۱۲ خرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۳ ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
سلام
من کلی کتاب دارم که بعضیاشونو هدیه گرفتم ،تعدادیشونم خریدم ولی اینقدر نخوندمشون خیلی نو موندن!

۶-متاسفانه هیچی..
قبلا مطالعه درصدش بالا بود، از وقتی گوشیاموم به اینترنت وصل شدن ، کتاب رو هم بوسیدیم گذاشتیم تو قفسه!بنظر من بین کتاب و صفحه گوشی ، کتاب خیلی دلچسبتره ولی خیلی تنبلی میکنیم.
۷-اگه امکانش هست برای ماهم توضیح میدین؟منم متوجه نشدم:/
من یکی باخودم عهد میبندم که ازشنبه شروع کنم کتاب خوندن رو.
پاسخ:
سلام
من کتاب نو ندارم... خیلی ساله مادرم اجازه نداده دیگه کتاب بیارم توی خونه... کتاب های بچگیم خیلی جاهای خونه رو اشغال کرده بود و مامان دید این روند جلو بره باید اسم خونه رو بذاره کتابخونه! واسه همین کتاب ها رو یا الکترونیک میخونم یا قرض میگیرم میخونم و پس میدم

نرم افزارهای خوبی هستن برای کتاب های الکترونیک. سامانه های مختلف. یه سری سامانه ها مثل سامانه نور و پژوهان حوزوی تر هستن و یه سری ها مثل فراکتاب و ... عمومی تر. میشه از این ها استفاده کرد. شما که بالاخره با گوشی کار می کنید! بخواد آسیب چشمی بزنه هم که میزنه! پس کتاب بخونید با این نرم افزارها بهتره که... همه جا و همیشه هم در دسترسه...

همزمان دو تا کتاب رو داشتم می خوندم. بخشی از یه کتاب در مورد مصدق بود و کودتای 28 مرداد. کتاب ایستگاه خیابان روزولت هم که تموم شد. آمریکا یک قرنه رفتارش همینه. مذاکره رو پیش میکشه که اهدافش رو تا حد امکان بدون دردسر جلو ببره. هارت و پورتش هم زیاده. از همون اول. این رو تحریم می کنه. اون رو تحریم می کنه. همه نهادهای بین المللی رو بسیج می کنه. عوامل داخلی رو وسط میاره. طرح کودتا میچینه. طرح براندازی میذاره وسط. سر میز مذاکره میاد. همه اش یه بازیه. تکرار مکررات از اول انقلاب و پیش از اون. ایستگاه خیابان روزولت رو بخونید همه اش هست. مذاکراتی که هم علنی و هم غیر علنی، رسمی و غیر رسمی سعی می کرد جلو ببره و همزمان تهدید و تحریم می کرد و همزمان طرح کودتا رو جلو می برد و همزمان ... . تجربه رابطه ما با آمریکا، تجربه برجام نیست فقط. مذاکرات قبلی مثل همین مذاکرات آزادسازی جاسوس های آمریکایی هم همه ش یه نتیجه داشته... که آمریکا نه اونطور که توی روابط بین الملل گفته میشه دنبال روابط سازنده است بلکه دقیقا برعکس! آمریکا غلام می خواد. این غلام رو باید هر طور هست رام کنه و منافعش تامین بشه... شایعات الان زیاد شده که آمریکا پیشنهاد ایجاد یه کنسرسیوم منطقه ای برای غنی سازی داده. مثلا خودش و عربستان و ایران. خب مشخصه دقیقا این یعنی تمام روند بره زیر نظر اونها، که نذارن ایران پیشرفت کنه. و هسته ای گویا یکی از شاهراه های پیشرفت کشوره. میخوان جلوی این پیشرفت رو بگیرن... با دروغ بمب اتم جلو اومدن، ایران رو تحریم کردن، آخرش هم میخوان جلوی پیشرفت ایران رو بگیرن. همون بازی هایی که از قبل در میاوردن! تجربه است دیگه... تجربه ای به طول رابطه ایران و آمریکا... 

از شنبه؟!!!!! چرا از امروز نه؟!
۱۲ خرداد ۰۴ ، ۰۳:۲۸ شبکه اجتماعی ویترین
سلام
وقت بخیر
اعیاد مبارک
ازتون دعوت می کنم یادداشت های خودتون رو تو شبکه اجتماعی ویترین هم منتشر کنید
https://cafebazaar.ir/app/ir.vitrin.app
الان نام کاربریتون ازاد هست
با سپاس
پاسخ:
سلام
ممنونم ازتون
دلم خیلی گرفته بود گرفته تر شد. زندگینامه غسان کنفانی نویسنده فلسطینی رو خوندم . کلا ۳۶ سال زندگی کرده . دوازده سالگی آواره شده
چیزی که خیلی ناراحتم کرد این بود که نه بعد طوفان الاقصی که از قبل ۱۹۴۸ اسرائیل کل خاورمیانه رو به آتیش کشیده، کل منطقه بیروت ، دمشق، کویت و عراق، از همونروزها محل ریخته شدن خون اینها و اردوگاه آوارگیشون بوده
دلم گرفت چون آمریکا هم صد ساله همینه
چون
پس پیشرفت کو؟
پاسخ:
ما چی هستیم براشون؟!
جز یه تیکه گوشت متحرک مانع رسیدن به اهداف متعالی! مانع غارتگری! مانع توحشِ سیستماتیک... 
:(
۱۳ خرداد ۰۴ ، ۰۱:۳۳ ღ*•.¸ســـــــائِلُ الزَّهــــرا¸.•*´ღ
خیلی ممنون وسپاسگزارم

چون(از شنبه)اسطلاح تنبلاست
ولی واقعا توفکرشم که حتما کتاب خوانی رو شروع کنم
به امید خدا
پاسخ:
سلامت باشید ان شاءالله

ان شاءالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.