عزیز علی یعنی سخت است بر من. ان اری الخلق که ببینم مردم را. و لا تری. ترجمه ای که در ذهن ماست این است که سخت است بر من مردم را ببینم و تو را نبینم. معادل عربی قسمت آخر می شود: ان اری الخلق و لا اراک. تری فعل مجهول است. فاعل آن حذف شده و مفعول سابق آن جای فاعل نشسته است و نائب فاعل نام گرفته. و لاتری یعنی در حالی که تو دیده نمی شوی. واو هم در این عبارت واو حالیه است و به معنای در حالی که.
عدول از و لااراک به و لاتری یعنی عدول از فعل معلوم به مجهول باید به غرض خاصی باشد. آن چه به ذهن من می رسد این ست که فاعل در جمله ولاتری حذف شده و دقت را بر سر نائب فاعل برده شده که اهمیت نائب فاعل را برساند. این جا من دیگر مهم نیستم. سخت است که بقیه را می بینم ولی من مهم نیستم و تو مهمی که دیده نمی شوی. چشمهایم کف پایت! من چشمایم کور بشود. فقط تو دیده بشوی. تو مهمی عزیزم. تو... انگار که ان اری الخلق را گفته باشی و بعدش گریه جلوی چشمهایت را پوشانده باشد. و لا تری. تو دیده نمی شوی...
عزیز علی در ابتدای جمله آمده. تقدیم جار و مجرور در این جمله بر سایر قسمت های جمله به نظرم برای اهتمام به آن است. به فارسی ترجمه اش می شود اینکه سخت است! خیلی سخت است برای من. انگار دردت بگیرد و قبل از توضیح و دلیلی اول بگویی آخ! بعد توضیح بدهی چرا...
آخ سخته برام! خیلی سخته... خیلی سخته دارم همه رو می بینم ... گریه... ولی تو دیده نمیشی... تو...
باران لحظه های پر از خشکـسالـیَم!
احساس آبیِ غزلِ احتمالـیَم!
در این اتاق یک_دو_سه متری م ، دلخوشم
با رنگ آسمانی ِ گلهای قالـیَم
تا کی صدای آمدنت طول می کشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیَم!
وقتی غروب می شود و گریه می کنی
آیا نمی شود به نگاهت بـمالـیَم
دنبال ارتفاع ِ خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه های تو در این حوالـیَم
ای رمز جدول همه ی “جمعه نامه ها “
تنها جواب آئنه های سوالیم!
یک روز هم اذان ترا پخش می کنند
از پشت بام حنجره های بلالـیَم
تو لحجه ی زبان خدائی و من ولی
از پایه ریزهای زبانهای لالـیَم
حالا کنار چشم تو لُکنت گرفته ام
من دوستدالَمت، آیا دوست دالـیَم!؟
هرجا که قدم نهی زمینیم تو را
در مذهب عاشقی روا کی باشد
عالم به تو بینیم و نبینیم تو را