1.
اول این پیام و بعد بند 2، 3، 10 و 12 این پست.
2.
چند کلامی هم از امام ره بخوانیم: «شما خود میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم، ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را درنظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید، چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هرچه بیشتر بخورد.»
3.
اگر ربط بند اول و دوم مشخص نیست، باید به صورت شفاف بگویم که انتظار «آخوند معصوم» انتظاری صحیح است به شرط اینکه دقیقا بدانیم «آخوند معصوم» دقیقا چه ویژگی هایی دارد و «مقدس نمای احمق و آخوند بی سواد» بازی درنیاوریم. چگونه می توان مختصات دقیق آخوند معصوم را کشف کرد و از آخوند بی سواد بودن و مقدس نمای احمق بودن فاصله گرفت؟! به گمانم همانطور که برخی از اساتید توصیه می کنند ابتدا باید چارچوب ها و خط کش ها دست انسان باشد و بعد از آن این ها را به وادی عمل بکشاند و مختصات دقیق کاربرد این ها را به دست آورد. ضربه هایی که می خوریم یا از بی موالاتی در داشتن چارچوب است یا از تنبلی در کار. یعنی یا از بی سوادی است یا از تنبلی!
4.
گفته ام چند باری و باز هم روی آن تاکید می کنم و دوست دارم برای بار هزارم هم تکرار کنم که تا زمام اداره چند نفر برای رسیدن به یک هدف بلند مدت در دست انسان قرار نگیرد خیلی درک درستی از اقتضائات زندگی ندارد. روی «چند نفر» و «بلند مدت» و «هدف» خیلی تاکید می کنم. یک نفر را گاه می توان خر کرد اما چند نفر در کنار هم معمولا دچار تزاحم و تعارض می شوند. بلند مدت بودن برای این ست که گاهی می توان مدت محدودی شرایط را به دلخواه تنظیم کرد ولی بلند مدت کار از عهده انسان خارج می شود. هدف هم مهم است! خیلی از جاهایی که ادعای مدیریت دارند، هدف درستی ندارند اصلا! در زندگی، از نظر دینی، نیامده ایم که گوساله تحویل بگیریم و گاو تحویل بدهیم تا به رشد وزنی و قدی مخاطب اکتفا کنیم! هدفی هم ورای این مسائل هست. نیست؟! پس اگر کسی وارد این مسائل نشود، بنظرم از دور برای خودش تصورات و خیالاتی خواهد داشت که الزاما این تصورات و خیالات با واقعیت مطابق نیستند. نمی توان اجرایشان کرد. نباید اجرا کرد اصلا!
5.
سنگ را بسته اند. فرمودند که ایشان پر عبایش آلوده به اتهام شده است و باید استعفا بدهد. لابد بقیه گفته اند. شاید هم خود ایشان نخواسته نماز جمعه به خاطر او تحت تاثیر قرار بگیرد. شاید لباس روحانیت. نمی دانم. هر چیزی. فقط می دانم سنگ را بسته اند و در مقابل؟! آفرین. مقدس نمای احمق و آخوند بی سواد کلیپ پشت کلیپ پر می کند و بیرون می دهد. کاش یک دهم سنگ هایی که سمت او پرتاب شد، سمت این مقدس نماهای احمق و آخوندهای بی سواد پرتاب می شد! ولی چون هزینه دارد و رسانه ها و جریانات مختلف این سنگ را چند برابر به پرتاب کننده برمی گردانند، همه لال می شوند الحمدلله. لذا از قدیم فرموده اند که سنگ را بسته اند و ... .
6.
من هنوز سر حرف چند ماه قبل خودم هستم. اگر دست من بود، روی آقای صدیقی اصرار می کردم. بنا نیست با هر اتهامی نیروهای انقلاب یکی یکی خانه نشین شوند و هر بی سر و پایی با هزار و یک مسئله ثابت شده، مورد عفو نظام قرار بگیرد و بعدا صاحب منصب شود و صاحب نظر. این حرکت، خونم را به جوش می آورد! دیوانه ام می کند.
7.
برخی مدیران، مسئولیت دارند و اختیار نه و برخی صاحبان رسانه اختیار دارند و مسئولیت نه! برای همین سیاست گذاری در آبدارخانه فلان روزنامه شکل میگیرد و مدیر احمق هم زیر بار می رود. نمی تواند مقابل فشار رسانه ای بایستد. اصلا چرا بایستد؟! برای چی هزینه بدهد؟! هان؟! بعد آن مسئول رسانه که سیاست گذاری کرده با شانتاژهایش، مسئولیت در قبال سیاست هایی که خود ترویج کرده ندارد. هیچی! هیچ کس هم یقه اش را نمی گیرد.
8.
سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید...